کد خبر: 1225864
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
استفاده درست از تلنگر‌ها در شروع‌های تازه
اگر بیش‌ازحد مثبت‌اندیش باشیم، شکست خود را تضمین کرده‌ایم. بسیاری از افراد به این دلیل در عمل به تصمیم‌شان شکست می‌خورند که درباره توانایی‌های‌شان واقع‌بین نبوده‌اند، انرژی و زمان مورد نیاز را برای پایداری در مسیر ناچیز شمرده‌اند یا درباره تأثیری که این تغییر بر زندگی‌شان خواهد داشت، نگاهی اغراق‌آمیز داشته‌اند
تلخیص: حسین گل‌محمدی
 جوان آنلاین: «دیگر لب به سیگار نخواهم زد»، «رژیم غذایی‌ام را رها نخواهم کرد تا به وزن دلخواهم برسم»، «روزی دو ساعت مطالعه خواهم کرد». اول هر سال، میلیون‌ها نفر فهرستی از تصمیمات برای خودشان می‌نویسند و عزم‌شان را جزم می‌کنند تا در سال پیش‌رو، زندگی بهتری برای خودشان بسازند، اما آمار‌ها نشان می‌دهد تعداد خیلی کمی از این تصمیم‌ها به مقصود می‌رسد. چرا تصمیم‌های‌مان را می‌گذاریم برای اول سال، ماه یا هفته؟ و چرا بعد به آن‌ها عمل نمی‌کنیم؟ ماریا کونیکووا، روان‌شناس و نویسنده روسی‌- امریکایی در مقاله‌ای که در وب‌سایت نیویورکر منتشر کرده به این موضوع پرداخته است. شهریار سرفلاح نیز مقاله او را ترجمه و در وب‌سایت ترجمان منتشر کرده است. گزیده‌جستار‌هایی از این مطلب را در ادامه می‌خوانید. 
 
جان نورکراس، روان‌شناس در تحقیقی درباره تصمیم‌های سال نو در دهه۱۹۸۰ دریافت که بیش از ۵۰‌درصد از امریکایی‌ها تصمیم‌هایی برای سال نو گرفته بودند. بعد از شش ماه، فقط ۴۰‌درصد از آن‌ها پای تصمیم‌شان مانده بودند. نورکراس دو سال بعد که پیگیر قضیه شد، این تعداد به ۱۹‌درصد کاهش یافته بود، حتی از نیمی از آن‌هایی هم که موفق شده بودند- در کل ۱۴مورد- کوتاهی‌هایی سر زده بود. با این همه، مدام به خودمان می‌گوییم از پس وزن‌کم‌کردن، پس‌اندازکردن، و باشگاه‌رفتن برمی‌آییم. 
به نظر می‌رسد تنظیم زمان در تعیین موفقیت‌مان نقش مهمی دارد. در می۲۰۱۲، کیتی میلکمن، اقتصاددان رفتاری در دانشگاه پنسیلوانیا به اجلاس «پای‌لب» دعوت شد. پای‌لب گردهمایی سالانه محققان علوم اجتماعی به میزبانی گوگل است که هدف آن گفتگو درباره شیوه‌های افزایش بهره‌وری شرکت است. آنجا میلکمن مشغول گفت‌وگویی درباره «تلنگرها» شد؛ مداخلات محیطی کوچکی که می‌توانند رفتار مردم را تغییر دهند. میلکمن تعریف می‌کرد: «در جریان گفتگو، فردی پرسید تلنگر‌ها چه زمانی بیشترین تأثیر را می‌گذارند؟» تحقیقات میلکمن روی این جنبه خاص از تلنگر‌ها متمرکز نبوده است، اما او گفت: «عمیقاً احساس می‌کردم تلنگر‌ها در نقطه‌های عطف- زمان‌هایی که تداعی‌گر شروعی تازه‌اند- اثربخشی بیشتری دارند.»
 شروع هفته، ماه یا سال به شکل‌گیری چیزی منجر می‌شود که ریچارد تیلر، روان‌شناس آن را «مرز ذهنی» می‌نامد. محققان تصور می‌کنند با این سرآغاز‌های نو حس خوش‌بینی و به گفته میلکمن، نوید «منی دیگر» در ما برانگیخته می‌شوند. گروه میلکمن برای آزمایش این نظریه، جست‌وجو‌های روزانه گوگل در ۹سال گذشته را برای کلمه «رژیم غذایی» بررسی کردند. آن‌ها متوجه شدند جست‌وجو‌ها از چرخه‌ای پیش‌بینی‌پذیر تبعیت می‌کنند: در آغاز هر هفته، ماه یا سال اوج می‌گرفتند و بعد به‌تدریج کمرنگ می‌شدند. بیشترین افزایش در جست‌وجوی این کلمه- ۸۲‌درصد بالاتر از تعداد اولیه- دقیقاً بعد از سال نو ثبت شده بود، سپس میلکمن و همکارانش با محاسبه تعداد ثبت‌نام‌ها در باشگاه‌های ورزشی، حضور حدود ۱۲‌هزار دانشجو را در باشگاه‌ها طی ۵/۱ سال رصد کردند تا رفتار آن‌ها را بررسی کنند. طبق یافته آنها، در ماه ژانویه ثبت‌نام در باشگاه‌ها افزایش و در ماه‌های آتی کاهش می‌یافت. این آمار در آغاز هر هفته، ماه، و نیم‌سال جهش‌های جزئی‌تری از خود نشان می‌داد. 
محققان تعهداتی را بررسی کردند که در وب‌سایت «استیک» ثبت شده بودند. شما می‌توانید در این وب‌سایت هدفی را تعیین و طبق قرارداد، عواقب زیرپاگذاشتن آن را مشخص کنید، از مجازات‌های اجتماعی گرفته تا جریمه‌های نقدی. گروه تحقیقاتی، بعد از رصد ۴۳‌هزار نفر طی ۵/۲ سال پی برد که بیشترین تعداد قرارداد‌ها - ۱۴۵‌درصد بیشتر از حد متوسط- در آغاز سال نو منعقد شده بودند. در سرتاسر سال، هر هفته و هر ماه فرازوفرود جزئی خودشان را داشتند؛ آغاز هر هفته برابر بود با افزایش ۶۳‌درصدی قراردادها. ریس می‌گوید: «هر هفته فرصتی جدید است و آدم‌ها، دانسته یا ندانسته، آن را غنیمت می‌شمارند.»
در پدیده‌ای به نام «اثر ژانویه»، رونق بازار در ماه ژانویه، همیشه از حد متعارف خود بیشتر است. شواهد جدید نشان می‌دهد بخشی از توضیح این پدیده را باید در خوش‌بینی ساده‌دلانه جست؛ در ژانویه آینده را روشن‌تر می‌بینیم و حاضریم برای سهامی که ثبات ندارد، قیمت بالاتری پیشنهاد دهیم (که بعداً دوباره به ارزش حقیقی‌اش برمی‌گردد.)
در نتیجه، خوش‌بینی همیشه هم سازنده نیست. اگر بیش‌ازحد مثبت‌اندیش باشیم، شکست خود را تضمین کرده‌ایم. بسیاری از افراد به این دلیل در عمل به تصمیم‌شان شکست می‌خورند که درباره توانایی‌های‌شان واقع‌بین نبوده‌اند، انرژی و زمان مورد نیاز را برای پایداری در مسیر ناچیز شمرده‌اند یا درباره تأثیری که این تغییر بر زندگی‌شان خواهد داشت، نگاهی اغراق‌آمیز داشته‌اند. ریس گفت: «ما فرازوفرود‌های خویشتنداری و انگیزه را ناچیز می‌شماریم. سرحال که هستیم به کل فراموش می‌کنیم چقدر از ورزش گریزانیم.» جنت پالیوی و پیتر هرمان، روان‌شناس این وضعیت را «سندرم امید کاذب» می‌نامند، یعنی انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای درباره توانایی‌مان برای تغییرکردن و در پی آن، نافرجام‌ماندن آرزو‌های بلندپروازانه‌ای که در سر داشتیم. 
طبیعتاً اگر اهداف واقع‌بینانه‌تری داشته باشید، احتمال موفقیت‌تان بیشتر است. فیونا جونز، روان‌شناس و همکارانش در تحقیقی درباره نقش انتظارات افراد در ورزش پی بردند افرادی که انتظارات معقول‌تری دارند، احتمال اینکه بتوانند یک دوره ورزشی ۱۲‌هفته‌ای را کامل کنند، بیشتر است و وقتی اهدافی را تعیین کردیم، اگر برنامه‌ای منسجم تهیه کنیم، احتمالاً در دستیابی به آن‌ها موفق‌تر خواهیم بود. نظریه «قصد پیاده‌سازی»، اصطلاحی که پیتر گلویتسر آن را ابداع کرد، تأکید می‌کند که اگر از قبل احتمالات را ارزیابی و برای هر کدام از آن‌ها پاسخی آنی و منطقی ابداع کنیم، در پیگیری اهداف شانس بیشتری داریم (مثلاً اگر حال و حوصله باشگاه را نداشتم، قبل از بیرون رفتن، کمی قهوه می‌نوشم یا سیب می‌خورم). میلکمن گفت: «اهداف برنامه‌ریزی‌نشده را نسبت به اهداف برنامه‌ریزی‌شده، راحت‌تر پشت گوش می‌اندازیم.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار